امام خمینی

 راه‏های ترویج قرآن، اصول ترویج قرآن

یکی از وصایای رسول اکرم (ص) وصیت به تلاوت قرآن است و فضل تلاوت و حفظ و حمل و تمسک و تعلم و مداومت و مزاولت و تدبر در معانی و اسرار آن بیش از آن است که به فهم قاصر ما درست آید و آنچه از اهل بیت عصمت -علیهم السلام - درخصوص آن وارد شده است در این اوراق نگنجد؛ و ما به بعض آن قناعت می‏کنیم، فرموده: قرآن عهد خداوند است به سوی بندگان؛ همانا سزاوار است که هر فرد مسلمانی در هر روز به آن عهد نظر کند و از آن پنجاه آیه قرائت کند. فرمود حضرت سجاد علیه السلام- که آیات قرآن خزانه ‏هایی است، پس هر وقت گشوده شد خزینه‏ ای، سزاوار است که نظر کنی در آن. و در اخبار رجوع به آن و تدبر در معانی آن بسیار وارد است.

 حدیث است که: مؤمنی که قرائت قرآن کند در حال جوانی، داخل شود قرآن به گوشت و خون او، و او را خداوند با سفرای کرام نیکوکار قرار دهد، و قرآن پناه اوست در قیامت و در محضر حق گوید: خداوندا هر عاملی اجر عملش را گرفت غیر از عامل به من، پس بهترین عطایای خود را به او برسان. پس خدای تعالی به او بپوشاند دو حله از حله‏ های بهشتی و بر سر او تاج کرامت نهد. پس خطاب شود: آیا راضی شدی؟ قرآن عرض کند: من امید بیشتر داشتم پس امن و امان را به دست راست او دهند و حذر را به چپ. پس داخل بهشت شود و به او گفته شود قرائت کند و بالا بیا درجه‏ای پس به قرآن خطاب شود: آیا او را به مقامات رساندم و تو راضی شدی؟ عرض کند آری فرمود حضرت صادق ـ علیه ‏السلام ـ که کسی که قرآن را بسیار قرائت کند و با او عهد تازه کند به مشقت کشیدن در حفظ آن، دو اجر به او عطا فرمایند و از این حدیث شریف معلوم می‏شود که مطلوب در تلاوت قرآن شریف آن است که در اعماق قلب انسان تأثیر کند. 27  

از آداب لازمه قرائت قرآن، که در تأثیر در قلوب سمت رُکنیت دارد و بدون آن هیج عملی را قیمتی نیست، بلکه ضایع و باطل و موجب سخط الهی است، اخلاص است که سرمایه مقامات اخرویه و رأس المال تجارت آخرت است. در این باب نیز در اخبار اهل بیت (ع) سفارش بلیغ شده است از آن جمله آن است که جناب کلینی، حدیث کند: قاریان قرآن سه گروه‏اند: یکی آنان که قرائت قرآن را سرمایه معیشت اتخاذ نمودند و به واسطه آن از ملوک حقوق و شهریه گیرند و بر مردم تقدم جویند و دیگر، آنان‏که حفظ حروف و صورت قرآن کنند و تضییع حدود آن نمایند و او را پشت سر اندازند چنانچه سوار قدح خود را به پشت آویزد، خداوند زیاد نکند این قسم حَمَله قرآن را، و طایفه دیگر آنان 
هستند که قرآن را تلاوت کنند و با دوای قرآن دردهای قلب خود را علاج کنند. 28  

از آداب قرائت، که موجب تأثیر در نفس نیز هست و سزاوار است که شخص قاری مواظبت آن کند، ترتیل در قرائت است و آن، به طوری که در حدیث است، عبارت است از حد توسط بین سرعت و تعجیل در آن و تأنی و فتور مفرط که کلمات از هم متفرق و منتشر گردد گوید پرسیدم از حضرت صادق سلام الله علیه از قول خدای تعالی که می‏فرماید: "و رتّل القرآن ترتیلاً" فرمود یعنی اظهار کن آنرا اظهار کاملی و سرعت مکن در آن چنانچه در شعر سرعت می‏کنی و متفرق مکن اجزای آنرا چون ریگهای متفرق که اجزایش با هم ملتیم نشود، لیکن قرائت کنید که تأثیر در قلوب کند و دل‏های سخت شما را به فزع آورد و هّم شما آخر سوره نباشد یعنی مقصود شما آن نباشد که قرآن را در چند روز ختم کنید و یا این سوره را به زودی ختم نموده و به آخر برسانید پس انسان که می‏خواهد کلام خدا را قرائت کند و به آیات الهیه قلب قاسی خود را مداوا کند و با کلام جامع الهی شفای امراض قلبیه خود را بگیرد و با نور هدایت این مصباح منیر غیبی و این نور را دریابد، باید اسباب ظاهریه و باطنیه آن را فراهم کند و آداب صوریه و معنویه آن را فراهم کند، نه مثل آن که اگر گاهگاهی هم تلاوت قرآن کنیم، علاوه بر آن که از معانی و مقاصد آن و اوامر و نواهی و وعظ و زجر آن به کلی غافلیم، و گویی آیاتی که در آن ذکر اوصاف جهنم و عذاب الیم آن یا بهشت و کیفیات نعیم آن گردیده به ما ربطی ندارد و نعوذ بالله در خواندن کتاب قصه حضور قلب ما بیشتر و حواس ما جمع ‏تر است از کتاب کریم خدایی - از آداب ظاهر آن نیز غفلت کنیم. 29

 مطلوب در قرائت قرآن کریم آن است که درقلب صورت آن نقش بندد و اوامر و نواهی آن تأثیر کند، و دعوت آن جایگزین شود و این مطلوب حاصل نشود مگر آن که آداب قرائت ملحوظ شود مقصود از آداب آن نیست که پیش بعضی قراء متداول شده است که تمام همّ و همت منصرف به مخارج الفاظ و تادیه حروف شود بلکه مقصود آدابی است که در شریعت مطهره منظور شده است که اعظم و عمدة آنها تفکر و تدبر و اعتبار به آیات آن است. 30  

یکی از آداب مهمه قرائت قرآن، که عارف و عامی در آن شرکت دارند، و از آن نتایج حسنه حاصل شود و موجب نورانیت قلب و حیات باطنی شود، "تعظیم" است/ و آن موقوف به فهم عظمت و بزرگی و جلالت و کبریای آناست. 31 


 ما همه قرآن شریف را می‏دانیم که از معدن وحی الهی برای تکمیل بشر و تخلیص انسان از محبس ظلمانی طبیعت و دنیا نازل شده است و وعده و وعید آن همه حق صراح و حقیقت ثابته است و در تمام مندرجات آن شایبه خلاف واقع نیست، با این وصف این کتاب بزرگ الهی در دل سخت ما به اندازة یک کتاب قصه تأثیر ندارد نه دلبستگی به وعده‏های آن داریم تا دل را از این دنیای دنی و نشئه فانیه برگیریم و به آن نشیه باقیه بربندیم و نه خوفی از وعید آن به قلب ما حاصل آید تا از معاصی الهیه و مخالفت با ولی نعمت احتراز کنیم، این نیست جز آنکه حقیقت و حقیقت قرآن به قلب ما نرسیده و دل ما به آن نگرویده. 32  

از حضرت رسول، صلی الله علیه و آله، روایت شده که هر که فاتحه الکتاب را قرائت کند، ثواب قرائت قرآن به او می‏دهند. و در روایت دیگر است که مثل آن است که تمام قرآن را قرائت نموده... از حذیفه بن یمان رضی الله عنه منقول است که حضرت رسول خدا (ص) فرمود، "خدای تعالی می‏فرستد عذاب حتم مقضی را برای قومی، پس قرائت کند بچه‏ ای از بچه‏ های آنها در کتاب: "الحمدلله رب العالمین" چون 
خدای تعالی می‏شنود چهل سال عذاب را از آنها مرتفع کند. و از ابن عباس منقول است که در حالی که ما نزد رسول خدا صلی الله علیه و آله 
بودیم، ناگاه فرشته ‏ای آمد و گفت بشارت باد ترا  دو  نوری که به تو داده شده و به انبیای قبل از تو  داده نشده آن دو نور فاتحه‏ الکتاب و خواتیم سوره بقره است. [کسی ] قرائت نکند هرگز حرفی از آن را مگر آنکه حاجت او می‏دهم. 33